آیا می توانید بدون باز کردن گره ها یا بریدن طنابها دست این دو زندانی را آزاد کنید ؟
جواب:
|
پنج شنبه 17 مرداد 1392برچسب:, :: 10:37 :: نويسنده : عالمه
شعر طنز عید فطر
قربان هلالت بروم ای مه شوال سی روز به امید وصالت سپری شد گرچه رمضان نیست فراتر زسه ده روز افطار و سحر گرچه خودم را خفه کردم لاغر شدم و زرد مثال نی قلیان یک چیز مرا مایه امید و توان بود ممنونتم ای ماه شب اول شوال زیبا تری ای ماه هلالی تو برایم در فطر ببین باز چه سوری بچرانم « جاوید» از این روی بُود شاد در این روز منبع:myolive.blogfa.com
دو شنبه 14 مرداد 1392برچسب:, :: 19:20 :: نويسنده : عالمه
آیا میدانید : یک اتاق مرتب نشانه ای از کامــپیوتر خــراب یا اینترنتی قطع شده میباشد ! ******************* لباسها در آب کوتاه میشوند و برنجها دراز. در درازای زندگی لباس باش ودرپهنای آن برنج و اگر عمق این پیام را نفهمیدی بدان که تنها نیستی، چون منم نفهميدم! ******************** من هروقت حس درس خوندن بهم دست میده 5 دقیقه دراز می کشم برطرف میشه ******************** یادش بخیر قدیما با هزار تومن میرفتم مغازهٔ با ۲تا نوشابه، ۳بسته چیپس، ۵تا بستنی ۴تا شکلات میومدم بیرون. اما الان دیگه نمیشه همه جا دوربین هست ******************** به غضنفر میگن میتونی نقش یوسف رو بازی کنی ؟ میگه آره ولی نمیتونم پیشنهاد زلیخا رو رد کنم ******************** من هرچی صبر کردم؛زندگی بیفته رو غلتک خبری نشد الان منتظرم که غلتک بیوفته روم خلاص شم برم ******************** بیا بنویسیم روی خاک ، رو درخت ، رو پر پرنده رو ابرا ******************** اینایی که رنگ پوستشون تیره ست ازشون میترسن . . . . . اینا سوسکن ، سریع با یه دمپایی بزنین روشون ******************** نمیدانی در نبودنت چه کشیدم!!! . . . . . . . دو سیب شلیل.آی چسبید! ******************** میدونی کـــوکــو سبزی به انگلیسی چی میشه؟؟ where is where is Vegetable
دو شنبه 14 مرداد 1392برچسب:, :: 19:18 :: نويسنده : عالمه
ﻧﮕﺮاﻥ ﻓﺮﺩاﻳﺖ ﻧﺒﺎﺵ ﺧﺪاﻱ ﺩﻳﺮﻭﺯ و اﻣﺮﻭﺯﺕ , ﻓﺮﺩا ﻫﻢ ﻫﺴﺖ ﺧﻮﺷﺒﺨﺘﻲ ﻳﻌﻨﻲ ﻧﮕﺎﻩ ﺧﺪا
دو شنبه 14 مرداد 1392برچسب:, :: 19:10 :: نويسنده : عالمه
گاهی دلم می خواهد خودم را بغل کنم!
یک شنبه 13 مرداد 1392برچسب:, :: 13:29 :: نويسنده : عالمه
فرشته ها میتوانند مرد هم باشندبه سلامتی اون پدری که هنگام تراشیدن موی کودک مبتلا به سرطانیش گریه ی فرزندش رو دید ماشین رو داد به دستش در حالی که چشمانش پر از گریه بود گفت : حالا تو موهای منو بتراش !
به سلامتی پدری که نمی توانم را در چشمانش زیاد دیدیم ولی از زبانش هرگز نشنیدم ...!!! به سلامتی پدری که طعم پدر داشتن رو نچشید ،اما واسه خیلی ها پدری کرد به سلامتی پدری که لباس خاکی و کثیف میپوشه میره کارگری برای سیر کردن شکم بچه اش ، اما بچه اش خجالت میکشه به دوستاش بگه این پدرمه ! به سلامتی پدری که کفِ تموم شهرو جارو میزنه که زن و بچش کف خونه کسی رو جارو نزنن.. همیشه مادر را به مداد تشبیه میکردم ، که با هر بار تراشیده شدن، کوچک و کوچک تر میشود… پدرم هر وقت میگفت "درست میشود" ... تمام نگرانی هایم به یک باره رنگ میباخت...! وقتی پشت سر پدرت از پله ها میای پایین و میبینی چقدر آهسته میره ، میفهمی پیر شده ! پدرم ،تنها کسی است که باعث میشه بدون شک بفهمم فرشته هاهم میتوانند مرد باشند ! به سلامتی هرچی پدره خورشید هر روز دیرتر از پدرم بیدار می شود اما زودتر از او به خانه بر می گرددبه سلامتی هرچی پدره
یک شنبه 13 مرداد 1392برچسب:, :: 13:26 :: نويسنده : عالمه
داستان عروس
پادشاه مجارستان وقتی گرد پیری بر سر خود دید، تصمیم گرفت پسرش را جای خود بر تخت بنشاند، اما بر اساس قوانین کشور پادشاه می بایست متاهل باشد. پدر چند روزی فکر کرد و اندیشید و سپس به مباشرانش دستور داد یکصد دختر زیبا از سراسر کشور جمع کنند تا برای پسرش همسری انتخاب کند. آنگاه همه دخترها را در سالنی جمع کرد و به هر کدام از آنها «بذر کوچکی» داد و گفت: طی سه ماه آینده که بهار است، هر کس با این بذر زیباترین گل را پرورش دهد عروس من خواهد شد. دختران زیبارو از روز بعد دست به کار شدند و در میان آنها دختر فقیری بود که در روستا زندگی می کرد. او با مشورت کشاورزان روستایش بذر را در گلدان کاشت، اما در پایان 90 روز هیچ گلی سبز نشد. خیلی ها گفتند که دیگر به جلسه نهایی نرو، اما او گفت: «نمی خواهم که هم ناموفق محسوب شوم و هم ترسو!» در روز موعود پادشاه دید که 99 دختر دیگر هر کدام با گلهایی زیبا آمدند، سپس از دختر روستایی دلیل را پرسید و جواب را عیناً شنید. آنگاه رو به همه « عروس من این دختر روستایی است!» وقتی سایرین معترض شدند پادشاه گفت: قصد من این بود که صادق ترین دختر کشور را برای پسرم بگیرم! تمام بذر گل هایی که به شما داده بودم عقیم و نابارور بود، اما همه شما نیرنگ زدید و گلهایی دیگر آوردید، جز این دختر که حقیقت را آورد!
یک شنبه 13 مرداد 1392برچسب:, :: 12:40 :: نويسنده : عالمه
آیا می توانید بدون باز کردن گره ها یا بریدن طنابها دست این دو زندانی را آزاد کنید ؟ جواب:
یک شنبه 13 مرداد 1392برچسب:, :: 12:20 :: نويسنده : عالمه
روش حل مکعب روبیک
اگر شما هم جزء اون دسته ای هستید كه این مكعب رو دارید و حسابی رو اعصابتان رفته و هنوز نتونستید اون رو درست كنید امروز میخوایم در این جا مکعب روبیک ۳*۳ رو آموزش بدیم.
ولی حتما تا آخر آموزش رو ادامه بدین چون ممکنه در اینجا راه حل های زیباتری رو مشاهده کنید و بتونبد مکعب روبیک رو در مدت زمان کمتری حل کنید.
در ابتدا باید با معانی فرمول هایی که با آنها قصد حل مکعب روبیک را داریم آشنا شویم .
تذکر ۱ =توجه داشته باشید که i (حرف آی کوچک لاتین) به معنی چرخش در خلاف جهت عقربه های ساعت است.
تذکر ۲=صفحه قرمز باید در روبه روی ما قرار داشته باشند تا تصاویر زیر به درستی معنای خود را بیان کنند.
تذکر ۳=به حرکت ال و ال آی توجه بیشتری کنید.
F Fi R Ri L Li T Ti D Di
در این مرحله ما باید یک مثبت از رنگی که میخواهیم حل مکعب روبیک را با آن شروع کنیم ایجاد کنیم.(مانند شکل)
همانطور که در شکل میبینید فعلا رنگ های خاکستری برای ما مهم نیست.
اگر توانستیدکه به شکل بالا دست پیدا کنید از این مرحله عبور کنید.
اما اگر نتوانستید، به عنوان راهنمایی بایدبگویم که اگر مثلا شما می خواهید قطعه سبز-قرمز را به جای خود انتقال بدهد باید ابتدا آن را به صفحه پایین انتقال دهید و سپس آنرا با مرکز قرمز مچ کنید (یکی کنید)(هنوز قطعه سبز-قرمز در صفحه پایین است) و با حرکت ۱۸۰ درجه آن را بین مرکز های قرمز و سبز قرار هید
تذکر= توجه داشته باشید که تا حد امکان در هنگام ایجاد مثبت،قطعه هایی که به جای درست خود انتقال داده اید خراب نکنید.
اگر توانستید به شکل بالا دست پیدا کنید از این مرحله عبور کنید.
اما اگر نتوانستید، یک راه دیگر غیر از روش مرحله قبل نیز وجود دارد که البته فهمیدنش کمی مشکل است اما وقتی یاد گرفتید خیلی کمکتان می کند البته اگر این روش را یاد نگرفتید مهم نیست، به مرحله بعد بروید.
این روش بیان میکند که ما ابتدا در صفحه مقابل سبز (اگر مکعب تان مانند مکعب بالا باشید رنگ مقابل سبز، آبی است در این جا نیز فرض را بر آبی میگذاریم) یک مثبت سبز که مرکز آن آبی است ایجاد کنیم و تا زمانی که مثبت ایجاد نشده است به رنگ های دیگر مراکز توجهی نداریم
وقتی مثبت سبز با مرکزیت آبی ایجاد شد یک به یک قطعه ها را به روی مرکزی میبریم که همرنگ آن قطعه باشد سپس با حرکت 180 درجه آن را به صفحه سبز انتقال میدهیم تا به شکل بالا دست پیدا کنیم.
برای اینکه بتوانید قطعه های گوشه در این مرحله را به جای خود انتقال دهید باید از فرمول Ri Di R D استفاده کنید.
اما مکعب را به چه حالتی در دستمان بگیریم و چه زمانی میتوانیم از فرمول استفاده کنیم؟
ابتدا باید قطعه ای که مثلا در اینجا شامل رنگ های زرد-سبز-قرمز است را پیدا کنید و آنرا به صفحه پایین انتقال دهید، سپس آنرا به زیر جای صحیح خود انتقال دهید.(ترجیحا قطعه ای را انتخاب کنید که در صفحه پایین (صفحه خاکستری) باشد)
سپس در حالی که قطعه زرد-سبز-قرمز در سمت راست و پایین صفحه رو به روی ما قرار دارد فرمول را انجام میدهیم. توجه داشته باشید که در اکثر موارد باید چند مرتبه فرمول را انجام دهید و خوب است بدانید که اگر این فرمول را 6 مرتبه بصورت پیوسته انجام دهید مکعب هیچ تغییری نمی کند و همه قطعه ها به مکان قبل از انجام فرمول بر می گردند.
برای اینکه بتوانیم به هدف این گام برسیم باید مثلا قطعه زرد-قرمز را در حالتی مانند یکی از شکل های زیر قرار دهیم.
اگر در شکل های بالا دقت کنید متوجه تفاوت آنها میشوید. در شکل سمت راست شما قطعه مذکور باید به سمت چپ انتقال پیدا کند اما در شکل سمت چپ شما قطعه مذکور باید به سمت راست جابجا شود.
اگر به تصاویر زیر دقت فرمایید، نیازی به توضیحات دیگر نیست.
تذکر مهم: ممکن است آن قطعه ای که باید در لایه دوم بصورت صحیح قرار گیرد، در لایه بالا نباشد تا براحتی بتوانیم از فرمول های گفته شده استفاده کنیم ( یعنی در لایه دوم باشد اما صحیح قرار نگرفته باشد). در این حالت ما میتوانیم از همین فرمول ها استفاده کنیم تا یک قطعه اشتباه را به مکانی که قطعه مورد نیاز ما در آنجا قرار دارد انتقال دهیم تا قطعه مورد نیاز ما به لایه بالا انتقال پیدا کند. سپس از فرمول های مذکور کمک می گیریم.
یک شنبه 13 مرداد 1392برچسب:, :: 12:18 :: نويسنده : عالمه
معمای خیلی باحال دکتر حسابی حتما بخونین یه تست هوش خیلی باحاله
سه نفر برای خرید ساعتی به یک ساعت فروشی مراجعه میکنند. قیمت ساعت ۳۰ هزار تومان بوده و هر کدام نفری ۱۰ هزار تومن پرداخت میکنند تا آن ساعت را خریداری کنند… بعد از رفتن آنها ، صاحب مغازه به شاگردش میگوید قیمت ساعت ۲۵ هزار تومان بوده. این ۵ هزار تومان را بگیر و به آنها برگردان شاگرد ۲ هزار تومان را برای خود بر میدارد و ۳ هزار تومان باقیمانده را به آنها برمیگرداند. (نفری هزار تومان) حال هر کدام از آنها نفری ۹ هزار تومان پرداخت کرده اند . که ۳*۹ برابر ۲۷ میشود این مبلغ به علاوه آن ۲ هزار تومان که پیش شاگرد است میشود ۲۹ تومان هزار تومان باقیمانده کجاست ؟ طراح سوال : دکتر حسابی . . . . . . و اما جواب معما تا جایی که شاگرد دوهزار تومان رو برای خود و سه هزار رو به آنها پس میدهد درست است اما مشکل اینجا وجود داره که وقتی نفری ۱۰۰۰ میگیرن در واقع نفری ۹۰۰۰ تومان پرداخته اند که ۹۰۰۰*۳=۲۷۰۰۰ و + ۲۰۰۰ میشه ۲۹۰۰۰ تومان!!!! اشتباه همین جاست که نباید ۲۷ رو با ۲ جمع کرد و درواقع باید آنها رو از هم کم کرد.(۲۵+۲ تومان پول شاگرد =۲۷) یعنی سه نفر ۳۰۰۰۰ تومان پول دادند که سه هزار تومان رو شاگرد به آنها برمیگرداند پس آنها ۲۷۰۰۰ تومان دادند که ۲۰۰۰ تومان رو شاگرد برداشته و ۲۵۰۰۰ هزار تومان رو بابت پول ساعت پرداخته اند. به همین سادگی.
یک شنبه 13 مرداد 1392برچسب:, :: 11:43 :: نويسنده : عالمه
![]() |